برچسب : نویسنده : hajaranegi بازدید : 40
برچسب : نویسنده : hajaranegi بازدید : 72
برچسب : نویسنده : hajaranegi بازدید : 80
***
جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست
عدو چو تیغ کشد من سپر بیندازم
که تیغ ما به جز از نالهای و آهی نیست
چرا ز کوی خرابات روی برتابم
کز این بهم به جهان هیچ رسم و راهی نیست
زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر
بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست
چنین که از همه سو دام راه میبینم
به از حمایت زلفت مرا پناهی نیست
عطارد را ستاره ی نویسندگان...
برچسب : نویسنده : hajaranegi بازدید : 111
امشب حالم بدتر از شبهای هراس بیمارستان است شبهایی که درد میکشیدم و مسکنها کارگر نبود شبهای تنها در خانه و انگیزه خودکشی امشب از همیشه بدترم مثل روزها وشبهای بعد از المپیادم آنوقتها که کثافت از درونم بالا میزد جایی هم نیست که بتوانم از دست خودم فرار کنم از خودم بدم میآید و نمیتوانم از خودم دور شوم کاش بمیرم قبل از آنکه دوباره کثافتهای این چاه بالا بزند یا کاش مرده بودم قبل از اینکه مثل امشبی را تا این ساعت گریه کرده باشم
عطارد را ستاره ی نویسندگان...برچسب : نویسنده : hajaranegi بازدید : 130
خب مثل اینکه در نظرم همهچیز زیبایی خودش رو از دست داده حتی اونچه که آخرینش بود؛ عشق و آخرین سنگر
عطارد را ستاره ی نویسندگان...برچسب : نویسنده : hajaranegi بازدید : 126
برچسب : نویسنده : hajaranegi بازدید : 133
برچسب : نویسنده : hajaranegi بازدید : 105
برچسب : نویسنده : hajaranegi بازدید : 130
برچسب : نویسنده : hajaranegi بازدید : 119